وبلاگ

مهار ذهن

راهی به سوی حضور و آزادی برای سالک امروزی

در دنیای شلوغ و پرهیاهوی امروز، ذهن ما شبیه یک اسب وحشی است که هر ثانیه ما را به جایی می‌کشد؛ گذشته را مرور می‌کنیم، آینده را پیش‌بینی می‌کنیم، و از این لحظه غافل می‌شویم. اما آیا تا‌به‌حال از خود پرسیده‌ای که اگر مهار ذهن را در دست بگیری، زندگی چه تغییری می‌کند؟

 

ذهن مشاهده‌نشده، اسارت نادیده

اغلب ما بدون اینکه بدانیم، درگیر فرآیند‌های فکری مداوم هستیم. انگار ذهن، یک گوینده‌ی اخبار بی‌پایان است که هیچ‌وقت خاموش نمی‌شود. وقتی این گوینده را نمی‌شناسیم، گاهی فکر می‌کنیم خودمان هستیم. اما این همان «ذهن مشاهده‌نشده» است؛ جایی که احساس‌مان، کیستی‌مان و حتی تصمیم‌گیری‌هایمان را به ذهن سپرده‌ایم.

اینجاست که هویت‌زدایی یا Disidentification آغاز می‌شود؛ یعنی جداشدن از هویت ذهنی و شناختن خود به‌عنوان چیزی ورای افکار و احساسات. این مفهوم، به زیبایی در کتاب‌های اکهارت تله توضیح داده شده — به‌ویژه در شاهکار او، قدرت اکنون.

 

هویت‌زدایی: جداشدن از صدای ذهن

هویت‌زدایی یعنی چشم برداشتن از نقابی که ذهن به چهره‌ی ما زده است. ما «من»هایی داریم که سال‌هاست ساخته و پرداخته‌ شدند: «من موفق»، «من قربانی»، «من ناتوان»، یا حتی «من مراقب». این من‌ها، اغلب ریشه در گذشته و تجربیات ما دارند و آینده را نیز پیشاپیش تعریف می‌کنند. اما این امکان هست که پشت این هویت‌ها قرار بگیری و فقط حضور داشته باشی؛ به عبارتی فقط باشی.

 

کلید رهایی: مشاهده‌ی ذهن

قدم اول مهار ذهن، مشاهده‌ی ذهن است. یعنی به‌جای اینکه با هر فکری بپری و هویت پیدا کنی، فقط ناظر شوی؛ افکار را ببینی، اما با آن‌ها یکی نشوی. این مشاهده، جایی است که معجزه‌ی حضور روی می‌دهد— همان هستی که اکهارت تله بارها از آن سخن گفته است. او در کتاب «محافظان هستی» نیز با قصه و تصویر، این آگاهی را به کودک درون ما و حتی کودکان امروز هدیه می‌کند.

 


مراقبه‌ی کوتاه: تمرین حضور و مهار ذهن

بیا همین حالا، با هم یک مراقبه‌ی ساده را تجربه کنیم. راحت بنشین، ستون فقرات راست، کف پاها روی زمین و دستان روی ران‌ها؛

چند نفس عمیق بکش…

  1. چشمان خود را آرام ببند. کالبد عمل تنفس را خودکار انجام می‌دهد؛ تو فقط کافیست دم و بازدم‌ها را دنبال کنی. افکاری که به ذهن متبادر می‌شوند را مشاهده کن؛ بدون قضاوت، فقط ببین که ذهن‌ چه حرکتی می‌کند.
  2. هر وقت حرکت ذهن (افکار) شدت گرفت، به نفس برگشته و تنفس را مشاهده کن. به خود یادآوری کن: «من افکارم نیستم؛ من ناظر آن‌ها هستم.» اگر به احساس یا خاطره‌ای قوی برخورد کردی، به‌آرامی عبور کن و فقط شاهد باش؛ لازم نیست کاری بکنی.
  3. در این چند دقیقه، تنها شاهد باش؛ نه بازیگر.

 

این تمرین ساده را هر روز چند دقیقه انجام بده. با تکرار، متوجه خواهی شد افکار دیگر قدرت سابق را ندارند، حضور در لحظه بیشتر و بیشتر می‌شود و می‌توانی هوشیارتر به جهان اطراف، روابط و حتا انتخاب‌هایت نگاه کنی.

 

الهام از آثار اکهارت تله: راهنمای حقیقت برای جویندگان امروز

اگر به این مباحث علاقه‌مند هستی، بد نیست بدانی آثار اکهارت تله در طی سال‌ها، برای میلیون‌ها انسان،  مشعلی روشنگر بوده‌اند. کتاب‌هایی مثل قدرت اکنون، محافظان هستی، راز میلتون و باغ سکون (که ترجمه‌های آن‌ها را در کتابخانه‌مان گردآوری کرده‌ایم)، به زبان ساده و کاربردی، درس‌های عمیق حضور و هویت‌زدایی را آموزش می‌دهند.

این کتاب‌ها فقط مجموعه‌ای از مطالب تئوری نیستند؛ راهکارهایی عملی و الهام‌بخش برای زندگی امروزی ما ارائه می‌دهند. حتا اگر برای بار اول با این مفاهیم روبرو می‌شوی، فضای صمیمی و عمیق نوشته‌ها، تو را برای سفر به سوی شناخت ماهیت حقیقی خودت دعوت می‌کند.

 

چرا کتاب‌های اکهارت تله؟

زندگی با ذهنِ مشاهده‌نشده پر از رنج، عذاب، حسرت و نارضایتی است. آثار اکهارت تله، به ویژه قدرت اکنون، یادمان می‌دهد که می‌توانیم با مشاهده‌ی ذهن، به زندگی رنگ و معنایی نو ببخشیم؛ آسایش و شهود را تجربه کنیم، و کم‌کم از اسارت ذهنی آزاد شویم.

ترجمه‌های حاضر در کتابخانه‌ی ما حاصل وسواس و دقت برای انتقال درست پیام نویسنده و ایجاد پلی برای خواننده‌ی فارسی‌زبان به ژرفای مفاهیم کتاب است. کتاب‌ها را می‌توانید به‌صورت چاپی، صوتی یا الکترونیکی تهیه کنی و به اقتضای زمان و شرایط، در سفر معنوی‌ خود همراه داشته باشی.

 

کلام پایانی: دعوت به حضور

جوینده‌ی حقیقت عزیز! اگر تا این‌جا همراه بوده‌ای، احتمالاً همان الهام درونت بیدار شده که تو را به این مسیر کشانده است. مهار ذهن، راه ساده‌ای نیست؛ اما با هر گام کوچک، هر مراقبه‌ی کوتاه و هر صفحه از کتاب‌هایی که تو را به حضور دعوت می‌کنند، یک قدم به آزادی نزدیک‌تر می‌شوی.

حضور را انتخاب کن، و بگذار کتاب‌های اکهارت تله، راهنمای مهربان تو در این مسیر باشند.

 

 

 

 

 

 

اکنون وارد کتابخانه شوید

۰
از ۵
۰ مشارکت کننده

​دسته‌بندی‌

جایی در تو هست که آنجا تمامِ جهان ساکن است.
جایی در تو هست که آنجا جایگاهِ عشق، حقیقت، نور و آسایش است.
​​​​​​​وقتی تو درونِ خود در آن جایگاه قرار می‌گیری، و من درونِ خودم در آن جایگاه قرار می‌گیرم،
​​​​​​​ما یکی هستیم.

سبد خرید