ترس چیست و از کجا برمیخیزد؟
این تو نیستی که میترسی.
تو، که همان حضورِ مشاهدهگر هستی،
ترس را درونِ خودت تجربه میکنی.
ترسی که دربارهی آن صحبت میکنم
ترسِ مبتنی بر فرایندهای فکری است
نه آن چیزی که در مواجهِ با خطری ملموس
در اکنون پدیدار شده باشد.
درون کجاست؟
چون افکار
و احساسات
«نامرئی» میباشند،
هر کسی تنها خود میتواند شاهدِ افکار و احساساتِ خود باشد
و آنها برای دیگران قابلِ مشاهده نیستند.
بنابراین به فضایی که افکار و احساسات
در آن پدیدار میشوند
میگوییم درون؛
که این فضا،
فضایی جدا از اکنون نیست.
ایگو
که به یکیانگاریِ آگاهی با افکار و احساسات زنده است،
از پایانِ جریانِ بیاختیار و بیوقفهی افکار
هراس دارد.
چرا؟
چون پایانِ جریانِ افکار
یعنی مرگِ ایگو،
و مرگِ ایگو
یعنی بیداریِ مشاهدهگر
...